پرسش :
مراد قرآن از «مجمع البحرين» چيست؟
شرح پرسش :
پاسخ :
مجمع البحرين، يعنى محل اتصال دو دريا. در قرآن، «مجمع البحرين» به محل شروع سفر حضرت موسى(عليه السلام) و حضرت خضر(عليه السلام) گفته شده است: (إِذْ قالَ مُوسى لِفَتاهُ لا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِىَ حُقُباً *فَلَمَّا بَلَغا مَجْمَعَ بَيْنِهِما نَسِيا حُوتَهُما فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَباً * فَلَمَّا جاوَزا قالَ لِفَتاهُ آتِنا غَداءَنا لَقَدْ لَقِينا مِنْ سَفَرِنا هذا نَصَباً * قالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّى نَسِيتُ الْحُوتَ وَ ما انسانيهُ إِلاَّ الشَّيْطانُ أَنْ أَذْكُرَهُ...)[1]
موسى به يار همراهش[2] فرمود: دست از جستجو برنمى دارم تا به مجمع البحرين برسم، گرچه مدت طولانى به راه خود ادامه دهم.
هنگامى كه به مجمع البحرين رسيدند، آن ماهى را كه براى تغذيه ى خود آورده بودند، فراموش كردند و ماهى در دريا به حركت درآمد و رفت. وقتى از آن جا گذشتند، حضرت موسى به همراهش، فرمود: غذاى ما را بياور كه از اين سفر خيلى خسته شده ايم؛
عرض كرد: به خاطر دارى وقتى به كنار صخره پناه برديم، شيطان مرا به فراموشى انداخت و فراموش كردم بگويم كه ماهى به طرز شگفت آورى راه خود را در دريا پيش گرفت. حضرت موسى گفت: اين همان چيزى است كه در پى آن بوديم.»
قرآن در ادامه مى فرمايد: «سپس از همان راه بازگشتند و در حالى كه جستجو مى كردند، يكى از بندگان ما را -كه به او علم فراوان داده بوديم -خضر -يافتند.
حضرت موسى به او فرمود: آيا به دنبال تو بيايم تا از آنچه آموخته اى به من هم بياموزى؟ پاسخ داد: تو هرگز شكيبايى ندارى! چگونه در برابر چيزى كه نمى دانى، صبر مى كنى؟»
پی نوشتها:
[1]. كهف، 60 ـ 67.
[2]. اين شخص يوشع بن نون وصى و جانشين حضرت موسى بوده است؛ تفسير الميزان، ج 13، ص 364.
منبع: سرگذشت ها و عبرت ها در آيينه ى وحى، سيد مرتضى قافله باشى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1383).
مجمع البحرين، يعنى محل اتصال دو دريا. در قرآن، «مجمع البحرين» به محل شروع سفر حضرت موسى(عليه السلام) و حضرت خضر(عليه السلام) گفته شده است: (إِذْ قالَ مُوسى لِفَتاهُ لا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِىَ حُقُباً *فَلَمَّا بَلَغا مَجْمَعَ بَيْنِهِما نَسِيا حُوتَهُما فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَباً * فَلَمَّا جاوَزا قالَ لِفَتاهُ آتِنا غَداءَنا لَقَدْ لَقِينا مِنْ سَفَرِنا هذا نَصَباً * قالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّى نَسِيتُ الْحُوتَ وَ ما انسانيهُ إِلاَّ الشَّيْطانُ أَنْ أَذْكُرَهُ...)[1]
موسى به يار همراهش[2] فرمود: دست از جستجو برنمى دارم تا به مجمع البحرين برسم، گرچه مدت طولانى به راه خود ادامه دهم.
هنگامى كه به مجمع البحرين رسيدند، آن ماهى را كه براى تغذيه ى خود آورده بودند، فراموش كردند و ماهى در دريا به حركت درآمد و رفت. وقتى از آن جا گذشتند، حضرت موسى به همراهش، فرمود: غذاى ما را بياور كه از اين سفر خيلى خسته شده ايم؛
عرض كرد: به خاطر دارى وقتى به كنار صخره پناه برديم، شيطان مرا به فراموشى انداخت و فراموش كردم بگويم كه ماهى به طرز شگفت آورى راه خود را در دريا پيش گرفت. حضرت موسى گفت: اين همان چيزى است كه در پى آن بوديم.»
قرآن در ادامه مى فرمايد: «سپس از همان راه بازگشتند و در حالى كه جستجو مى كردند، يكى از بندگان ما را -كه به او علم فراوان داده بوديم -خضر -يافتند.
حضرت موسى به او فرمود: آيا به دنبال تو بيايم تا از آنچه آموخته اى به من هم بياموزى؟ پاسخ داد: تو هرگز شكيبايى ندارى! چگونه در برابر چيزى كه نمى دانى، صبر مى كنى؟»
پی نوشتها:
[1]. كهف، 60 ـ 67.
[2]. اين شخص يوشع بن نون وصى و جانشين حضرت موسى بوده است؛ تفسير الميزان، ج 13، ص 364.
منبع: سرگذشت ها و عبرت ها در آيينه ى وحى، سيد مرتضى قافله باشى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1383).
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}